آموزش, کارآفرینی

استعفای کارمندان خوب با 9 اشتباه مدیران

استعفای-کارمندان-خوب-با-9-اشتباه-مدیران

استعفای کارمندان خوب با 9 اشتباه مدیران پیش می آید که در این مقاله با ترجمه دکتر حسین گایینی به آن می پردازیم. خیلی جالب است که چند وقت یک‌ بار از مدیرانتان می‌ شنوید که درباره استعفای بهترین کارمندانشان شکایت می‌ کنند و واقعاً هم حق دارند به‌ندرت پیش می‌ آید که چیزی به اندازه استعفای کارمندان خوب پرهزینه و مختل کننده باشد.

مدیران در این شرایط سخت با فرافکنی، جابجایی کارمندانشان را تقصیر زمین و زمان می‌ اندازند اما اصلی‌ ترین مسئله استعفا را فراموش می‌ کنند: افراد شغل هایشان را ترک نمی‌ کنند؛ آنها مدیرانشان را ترک می‌ کنند.

موضوع ناراحت کننده اینجاست که به سادگی می‌ توان مانع این‌ کار شد. تنها چیزی که لازم است یک چشم‌ انداز نو و کمی تلاش از سوی مدیر است.

در نخستین گام، لازم است ۹ مورد از بدترین اشتباهاتی را بشناسیم که مدیران انجام می‌دهند و سبب می‌شوند کارمندانشان بار و بندیل را ببندند و سازمان را ترک کنند.

استعفای کارمندان خوب با 9 اشتباه مدیران

۱.آنها(مدیران)، افرادشان را نادیده می‌ گیرند

هیچ چیزی مانند نادیده گرفتن افراد باعث نابودی آنها نمی‌شود. علاوه بر این، خیلی وسوسه کننده است که از بهترین کارمندانتان بیشترین کار را بکشید و این تله‌ای است که اغلب مدیران در آن گرفتار می‌شوند. نادیده گرفتن کارمندان خوب گیج کننده است؛ باعث می‌شود آنها احساس کنند به‌خاطر عملکرد خوب تنبیه می‌شوند. به‌علاوه، نادیده گرفتن آنها نتیجه ویران‌کننده دارد. تحقیقات جدید از دانشگاه استنفورد نشان می‌دهند زمانی‌که ساعات کاری از ۵۰ ساعت در هفته بیشتر می‌شوند بازده در هر ساعت به‌شدت کاهش می‌یابد، و برای ساعات کاری بیشتر از ۵۵ ساعت در هفته بازده کلاً به صفر می‌رسد و در نهایت هیچ چیزی عاید شما نخواهد شد.

اگر لازم است میزان ساعات کاری بااستعدادترین کارمندانتان را افزایش دهید بهتر است جایگاه آنها را نیز ارتقاء دهید. کارمندان بااستعداد می‌توانند بارکاری سنگین‌تری را تحمل کنند، اما اگر شغلشان در این فرآیند به آنها حس خفگی بدهد دیگر نمی‌مانند. افزایش حقوق، ارتقای شغلی، و تغییر عنوان می‌توانند روش‌های قابل قبولی برای افزایش بارکاری باشند. اگر صرفاً فشارکاری را به این دلیل زیاد کنید که افرادتان بااستعداد هستند، بدون آنکه حتی در یک پارامتر دیگری تغییر ایجاد کنید، آنها به دنبال شغل دیگری می‌روند که استحقاق آن را داشته باشند و به همین راحتی استعفا می دهند .

۲.آنها (مدیران)، مشارکت‌ ها را تشویق نکرده و برای عملکرد خوب پاداش نمی‌ دهند

مدیران خیلی ساده قدرت یک دست مریزاد را نادیده می‌گیرند، خصوصاً در مورد بهترین کارمندانشان که ذاتاً باانگیزه هستند. همه تجلیل شدن را دوست دارند، و آنهایی که سخت‌کوش هستند و همه انرژی خود را برای شغلشان می‌گذارند هم از این قاعده مستثنی نیستند. مدیران لازم است با افرادشان ارتباط همدلانه برقرار کنند تا ببینند چه‌چیزی باعث می‌شود احساس خوبی داشته باشند (برای بعضی افراد این احساس خوب، از افزایش حقوق می‌آید؛ برای برخی دیگر، صرفاً می‌تواند یک تشویق در میان همکاران باشد) و بعد از آن برای کار خوبی که انجام می‌دهند به آنها پاداش دهند. در مورد کارمندان خوب اگر این‌کار را درست انجام دهید حتماً نتیجه می‌گیرید.

۳.آنها (مدیران) به کارمندانشان اهمیتی نمی‌ دهند

بیش از نیمی از افرادی‌که از شغل‌شان استعفا می‌دهند این‌کار را به‌دلیل نوع رابطه‌ای که با مدیرشان دارند انجام می‌دهند . شرکت‌های باهوش به مدیرانشان می‌آموزند چگونه بین حرفه‌ای بودن و انسان‌ بودن تعادل ایجاد کنند. اینها رؤسایی هستند که موفقیت یک کارمند را جشن می‌گیرند، با آنهایی که دوران سختی را می‌گذرانند همدلی می‌کنند، و افرادشان را به‌چالش می‌کشند، حتی اگر برای کارمندان سخت باشد. مدیرانی که نمی‌توانند واقعاً به افرادشان اهمیت دهند همواره هزینه بالایی را به دلیل جابجایی کارمندان متحمل می‌شوند. امکان ندارد کسی بتواند بیش از هشت ساعت در روز برای کسی کار کند که حس مشارکتی ندارد و به جز نتیجه کار به هیچ چیز دیگری اهمیت نمی‌دهد.

۴.آنها (مدیران) به تعهداتشان احترام نمی‌ گذارند

قول دادن به کارمندان شما را روی یک خط باریک قرار می‌دهد که یک طرف آن خوشحال کردن کارمندان وطرف دیگر استعفا دادن آنهاست. وقتی به قولی که داده‌اید پایبند می‌مانید در چشم کارمندانتان بزرگ می شوید چون اثبات می‌کنید که قابل اعتماد و قابل احترام هستید (دو ویژگی خیلی مهم برای یک مدیر). اما وقتی تعهدتان را نادیده می‌گیرید به جایگاه یک فرد بی‌ارزش، بی‌توجه به دیگران و فاقد احترام پایین می‌آیید. به‌علاوه، اگر مدیر به تعهداتش احترام نگذارد، چرا دیگران باید بگذارند؟

۵.آنها (مدیران) افراد اشتباهی را استخدام کرده و ارتقای شغلی می‌ دهند

کارمندان خوب و سختکوش دوست دارند با افراد حرفه‌ای همفکرِ خود کار کنند. وقتی مدیران برای انتخاب افراد درست تلاش نمی‌کنند، این موضوع موجب می‌شود آنهایی که مجبورند در کنار این افراد اشتباه کار کنند، انگیزه‌شان را از دست بدهند. ارتقای شغلی افراد اشتباه هم بدتر از بد است. وقتی کارمندی با تمام قوا برای رسیدن به یک ارتقای شغلی تلاش می کند، اما آن موقعیت شغلی از طرف مدیر دودستی تقدیم یک نفر دیگر می‌شود، کارمند خوب این را یک توهین بزرگ تلقی می‌کند. پس اصلاً عجیب نیست که باعث شود کارمندان خوب استعفا دهند.

۶.آنها (مدیران) اجازه نمی‌ دهند افرادشان علاقه‌ شان را دنبال کنند

افراد بااستعداد پرشور و علاقه هستند. ارائه فرصت‌های لازم به آنها برای دنبال کردن علایقشان بازده کاری و رضایتمندی شغلی‌شان را ارتقاء می‌دهد. اما بسیاری از مدیران فقط می‌خواهند که کارمندان در یک چارچوب محدود کار کنند. این مدیران می‌ترسند که اگر اجازه دهند افرادشان کانون تمرکز خود را گسترش داده و علایقشان را دنبال کنند بازده آنها پایین بیاید. این ترس کاملاً بی‌اساس است. مطالعات نشان داده است برای افرادی‌که می‌توانند علایق خود را در جریان تجربه کاری‌شان دنبال کنند، یک وضعیت بی‌نظیر ذهنی ایجاد می‌شود که پنج برابر سازنده‌تر از حالت عادی است.

۷.آنها (مدیران) نمی‌ توانند مهارت‌ های افرادشان را توسعه دهند

وقتی از مدیران درباره عدم توجه شان به کارمندان سؤال می‌شود سعی دارند خود را توجیه کنند و از واژه‌هایی مانند “اعتماد”، “استقلال” و “توانمندسازی” استفاده می‌کنند. مدیرانِ خوب، مدیریت می‌کنند، مهم نیست کارمندان چقدر بااستعداد هستند. آنها توجه زیادی نشان می‌دهند، مداوم گوش داده و بازخورد می‌دهند.

شاید مدیریت یک نقطه شروع داشته باشد، اما لزوماً پایان ندارد. وقتی یک کارمند بااستعداد دارید، دیگر به خودتان بستگی دارد که چگونه در آنها به دنبال نقاطی باشید که فرصتی برای بهبود و توسعه‌ی مهارت‌ها را ایجاد کنید. بااستعدادترین کارمندان می‌خواهند بازخورد دریافت کنند— خیلی بیشتر از کارمندانی با استعداد کمتر— و این وظیفه شماست که این جریان را جاری کنید. اگر به این نکته توجه نکنید، بهترین کارمندانتان حوصله‌شان سر می رود و منفعل می‌شوند.

۸.آنها (مدیران) نمی‌ توانند خلاقیت کارمندانشان را درگیر کنند

بااستعدادترین کارمندان به‌دنبال بهبود در هر زمینه‌ای هستند که به آن دست می‌زنند. اگر صرفاً به این دلیل که با وضعیت موجود راحت هستید در مقابل تمایل و توانایی آنها برای تغییر و بهبود بایستید، سبب می‌شوید که از شغلشان متنفر شوند. در قفس انداختن این میل ذاتی برای خلق کردن، نه تنها آنها را محدود می‌کند، بلکه موجب محدودیت خود شما نیز خواهد شد.

۹.آنها (مدیران) نمی‌ توانند افرادشان را به لحاظ فکری به چالش بکشند

مدیران فوق‌العاده، کارمندانشان را برای انجام کارهایی که در ابتدا غیرممکن به‌نظر می‌رسند، به چالش می‌کشند. آنها به‌جای تعیین اهداف ساده، اهداف سختی تعیین می‌کنند که کارمندان‌شان را از منطقه آسایش‌شان بیرون بیاورند. سپس، هر کاری که در توان داشته باشند برای کمک به موفقیت آنها انجام می‌‌دهند. وقتی افراد بااستعداد و باهوش ببینند که کارهای خیلی ساده و کسل کننده انجام می‌دهند، سراغ شغل‌هایی می‌روند که توانمندی‌های آنها را به چالش بکشد.

خلاصه اینکه اگر می‌خواهید بهترین کارمندانتان با شما بمانند باید به نحوه‌ی رفتارتان با آنها به‌دقت فکر کنید. درحالی‌که کارمندان خوب خیلی سرسخت هستند، استعداد آنها گزینه‌های متعددی را پیش رویشان می‌گذارد. شما باید کاری کنید که آنها از صمیم قلب بخواهند برای شما کار کنند.

چه اشتباهات دیگری باعث می‌شوند کارمندان عالی استعفا بدهند؟

لطفا نظرات خود را در بخش پایین با ما به اشتراک بگذارید تا ما هم از شما یاد بگیریم.

ترجمه: حسین گایینی

منبع: وب سایت Forbes

برای مشاهده دوره های آموزشی کسب و کار و مدیران می توانید اینجا را کلیک کنید.