کارآفرینی

چالش ها و موانع اجتماعی کارآفرینی زنان

چالش ها و موانع اجتماعی کارآفرینی زنان

زنان کارآفرین به عنوان گروهی که در یکی از سطوح بالای اقتصادی و اجتماعی جامعه فعالیت دارند که با دشواری های بسیاری روبه رو هستند.

کارآفرینان به صورت کلی کسانی هستند که صاحب کسب و کار خود محسوب می شوند و برای رشد در زمینه ی شغلی خود دست به ریسک میزنند. این ریسک بر روی سرمایه امری است که در اقتصاد تحسین می شود. از این سو کارآفرینان بخش مهم و تاثیرگذاری در جامعه و اقتصاد هستند و دولت ها برای حمایت از آن ها برنامه های جامعی را تدوین و تصویب می کنند.

در این میان زنانی که به مقام کارآفرینی می رسند با مشکلاتی مواجه می شوند که مردان با آن دست و پنجه نرم نمی کنند. این مقاله مروری بر چالش ها و موانع اجتماعی کارآفرینی زنان است.

یک زن در مقام رهبر پذیرفته نیست!

زنان کارآفرین در یک سازمان با دشواری پذیرفته می شوند. به طور کلی در جامعه این تصویر از زنان باز تولید می شود که یک زن فرمانبردار است.

بسیاری از مردان که در رتبه های پایین و کارمندی در یک سازمان قرار دارند به سختی می توانند دستورات یک زن را بپذیرند. آن ها گمان می کنند که صرف این امر که زنان از نظر فیزیکی از مردان ضعیف تر هستند سبب می شود که توانایی رهبری نداشته باشند. اگر چه که کارآفرینی زنان همچنان در حوزه ی اقتصادی سهم برابری با مردان ندارد اما ناچیز نیز نیست.

گزارش ها نشان می دهند که در سال 2017 سهم زنان از اقتصاد ایالات متحده آمریکا حدود 1.7 تریلیون دلار است. زنان کارآفرین سبب ایجاد 9 میلیون فرصت شغلی در جامعه (چه برای مردان و چه زنان) شده اند. به صورت محدود در این سال پایه، 11 میلیون کسب و کار توسط زنان اداره می شود.

زنان کارآفرین بدون حمایت خانواده

نقش های سنتی مادر بودن و همسر بودن همچنان بخشی بزرگ از هویت زنان کارآفرین محسوب می شود. خانواده ها نمی توانند بپذیرند که یک زن می تواند یک کارآفرین موفق و یک مادر خوب نیز باشند. همین فرهنگ می تواند بپذیرد که یک مرد هم پدر خوب و هم کارآفرین خوبی است. حتی اگر این مرد همسرش را از دست داده باشد و فرزند خود را به پرستار سپرده باشد. پس در این بخش به خوبی شاهد برساخته شدن نقش های جنسیتی و مانع شدن آن ها در رشد زنان کارآفرین شدیم.

عدم امکان تحصیلات مانعی برای زنان کارآفرین

پیشتر درباره ی زنان کارآفرین در ایالات متحده ی آمریکا سخن گفتیم. زنان آمریکایی اغلب تحصیل کرده اند و حکومت پشتوانه ای حقوقی در جهت حمایت از آن ها ترتیب داده است. با تمام موانع اقتصادی مانند حقوق کمتر از مردان، این زنان توانسته اند در این حوزه موفق عمل کنند.

حال به سراغ کشوری مانند هند می رویم. هند کشوری است که زنان را به عنوان انسان هایی خانه نشین، ضعیف و کم سواد تربیت کرده است. در این کشور انتظاری نمی رود که یک زن به مدارج بالای تحصیلی و در نتیجه اقتصادی برسد. اگر همین نبود قوانین حمایتی، کمبود تحصیلات و فشارهای خانوادگی بر مردان یک جامعه ی فرضی وارد شود، خروجی آن حداقلی بودن حضور آن ها در اقتصاد و جامعه خواهد بود.

آزارهای جنسی

درباره ی موضوع زنان کارآفرین و رشد در یک کسب و کار، نکته ای کلیدی وجود دارد. چند درصد از مردان برای دریافت یک فرصت شغلی مجبور به پذیرش یک رابطه ی جنسی شده اند؟ چند درصد از مردان در حین کار لمس های نامناسب و حرف های جنسیتی را می شنوند؟ چند درصد از مردان از کار کردن تا دیرهنگام ترس دارند چرا که رئیس صدها پیام جنسی را برای آن ها ارسال کرده است؟

مطالعات نشان می دهد که درصد این اتفاقات برای مردان صفر نیست. این مطالعات نشان می دهند که مردان در محیط کاری بیشتر در معرض آزارهای فیزیکی مانند ضرب و شتم هستند. اما زنان در جوامعی که قوانین مناسب و جامعه ی عقب افتاده ای دارد مدام با آزارهای جنسی رو به رو هستند. حتی اگر در مقام یک کارآفرین و یا رئیس ظاهر شوند. زنان کارآفرین همواره با پیشنهادهای جنسی و توهین های جنسیت زده رو به رو هستند و عدم حمایت قانونی این رفتار را تشدید و حتی حمایت می کند.

جمع بندی

زنان کارآفرین با موانعی همچون، فرصت های تحصیلی محدود، عدم حمایت خانواده، عدم پذیرش به عنوان رهبر، آزارهای جنسی و ترس از شکست رو به رو هستند و همین موضوعات چالش ها و موانع اجتماعی کارآفرینی زنان است. وجود قوانین حمایتی و رشد فرهنگی جامعه می تواند در این راستا هم به زنان و هم به رشد بیشتر اقتصادی کمک کند.